اگر در نهایت، تنها یک واقعیت وجود داشته باشد، نه دین و نه علم نمیتوانند تا زمانی که در سطحی بالاتر به هم برسند، به کمال برسند. ادوارد ری اسمیت در این جلد دوم از تفسیر معتبر و انسانشناختی خود بر کتاب مقدس، نشان میدهد که هیچ تفاوتی بین علم حقیقی و هوش الهی که دین حقیقی به دنبال آن است، وجود ندارد. الگوی چنین اتحادی بین علم و دین، علم معنوی است که توسط رودولف اشتاینر توسعه یافته است. در این اتحاد، آنچه حواس در مورد جهان فیزیکی به ما نشان میدهند - وقتی با دقت مشاهده شوند و به جای اینکه در نظریهها خلاصه شوند، اجازه داده شوند تا خود گویا باشند - به تصاویری از جهان معنوی تبدیل میشوند: "همانطور که در بالاست، در پایین نیز همینطور است."
نویسنده با تکیه بر دانش گسترده خود از کتاب مقدس، به ما نشان میدهد که انسانشناسی بینشهای منحصر به فردی در مورد روایت کتاب مقدس ارائه میدهد.